7ماهگی عزیز دلم
7ماهگی عزیز دلم 
عسلی با وزن٨کیلو و٨٠٠گرم وقد٦٩سانت و دور سر٤٥سانت ٧ماهگی هم ÷شت سر گذاشته و وارد ٨
ماهگی شده. عزیز دلم خیلی شیطون شده ودوست داره به همه چی یه سر بزنه و دستی بهش
برسونه. حالا دیگه کل خونه رو با سینه خیز طی میکنه واگه مواظبش نباشی میخاد خودشو از بله ها
بندازه بایین.یه کم هم حالت ٤دست و با به خودش میگیره اما نمیتونه حرکتی داشته باشه.
مامانی دیگه کم کم داره تزیینات خونه رو جمع میکنه چون از قرار معمول قراره هدیه زهرا همه رو نابود کنه!
دیروز خودشو رسونده بود زیر میز واون جام های تزیینی رو انداخت ووحالت فرار به خودش گرفت انگار که
ترسیده بود.
هر وقت که خوابیدیم باید هرچیزی که اطرافمون هست راکامل جمع کنم و همه ی درها رو هم ببندم وگرنه
هدیه زهرا بی خبر بیدار میشه وخودشو به یه چیزی میرسونه وتا ما بیدار بشیم یه دسته گل به آب داده!!!
به محض اینکه کنترل تلوزیون میفته به دستش یه نگاه به کنترل می اندازه یه نگاه به تلوزیون ومنتظره که
این تلوزیون یا روشن بشه یا تغییر شبکه بده و خلاصه یه تغییر وضعیتی ایجاد بشه عاشق این حرکتش
هستم و چیزی نمونده که بخورمش ش ش ش .
اگه موبایل من یا بابایی خورد به دستش که اونقد تفیش میکنه که گوشیه هنگ میکنه.
ازبین اسباب بازی هاش ظرف و ظروف ها رو بیشتر دوست داره و بیشتر باهاشون بازی میکنه ولی در کل
از هر وسیله ای زود خسته میشه و خاستار وسیله ی دیگری یا جدیدی هست یعنی همش تنوع
میخاد.عمه فهیمه میگه باید با اسباب بازی فروشی قرار داد ببندیم.
هر وقت من یا بابایی داریم نماز میخونیم خیلی آروم میشینه وبا تمام وجود وبا دقت کامل به حرکاتمون زل
میزنه.
هدیه زهرا بابازی دالی هم کلی ذوق میکنه و جیغ میزنه.
